تاریخچه روستا

             روستای دیبگلو (دبکلو)  


 

موقعیت جغرافیای روستا:

روستای دیبکلوازنظرتقسیمات کشوری دراستان آذربایجان شرقی-شهرستان هریس بخش خواجه دهستان مواضع خان  شمالی واقع شده است.

این روستا تقریبا در57 کیلومتری تبریزو33 کیلومتری شهر خواجه (همسایگی روستاهای هفدران، هرزنق، نیچران) قرار دارد

 

وجه تسمیه:

نام دیبکلو یا دبکلو از نظر معنی ومفهوم کاملا یک کلمه آذری است وبه معنای جای است که دران دیبک قراردارد ودیبک درزبان اذری وسیله ای است که با ایجاد گودی درتنه درخت یا سنگ درست می شودوازان برای خرد کردن مواد غذای ازقبیل گوشت یا غلات یا ادویه جات و......استفاده می کنند(تقریبا کار هاون دسته را انجام میدهد)واین نامگذاری به این دلیل است که یک سنگ سیاه به این شکل در این محل وجود دارد.

 

قدمت:

براساس شواهد به دست امده ازقبیل تنوریا پی ساختمان وسفال وچا ه درمناطقی ازاراضی

روستای دیبکلومثلامنطقه قطور، رستم لو،زنجیرلو وکهلیق بلاغی موقع شخم زدن،کندن و زراعت  حاکی ازاین مطلب می باشد که این روستا زمان های دور درچندین نقطه فوق بنا شده وباتوجه به حوادث از قبیل زلزله، بارش برف زیاد، ناامنی و..... تخریب شده ودر نقطه دیگر تجدید بنا گردیده است

بنای فعلی این روستا براساس بررسی های به عمل امده ونقل شده از طرف بزرگان تقریبا به

اواخرقرن 12 واوایل قرن 13 هجری شمسی می رسد.

 

ایل وتبار:

چنانچه پیداست وبزرگان نقل کرده اند قبل از بنای روستای فعلی اربابان منطقه این اراضی را به کوچ نشینان منطقه ارسباران اجاره می دادند شاهد براین قضیه نامگذاری مناطقی از این روستا از قبیل مشهد یوردی، ولویوردی، ویورد یری  که براساس اتراق وکوچ عشایر

نامگذاری شده اند ،می باشد . بعدا ًطایفه ای از ایمان کردلی که سلسله ی بزرگ ازقبایل ایران می باشد ودر مناطقی ازکردستان وقم ساکن بودند . بنابه دلایل ووقایع زمان خود در نقاط مختلف آذربایجان ازجمله روستای دیبکلو سکونت گزیدند که می توان ازبزرگان این طایفه به حاج شکر وحاج قاسم اشاره کرد .بعد از چندین سال افرادی به نام های محمد وزمان که ازروستاهای(احتمالا ًدیزج) شهرستان اهر بودند نیز دراین روستا ساکن شدند که بزرگ طایفه محمدلو بودند.وبامرور زمان و ورود خانواده ها وافرادی از روستای لَژّبلاغ وهمچنین از روستاه های مجاور تبریز ،حسنلو،هیبتبگلو ،...چون مهدی لو، تقی لو ، بایراملوو....در کل این روستا از سه طایفه بزرگ به نام های  ایمان کردلو،محمدلو،لَژّبلاغ لو تشکیل می شود .

 

اوضاع اجتماعی ،فرهنگی و سیاسی این روستا:

ازبعد مذهب مردم این روستا مسلمان وشیعه هستند وکاملاَ ً معتقد وپایبند به دینشان می باشند.

واز بعد سیاسی در طول تاریخ درجنبشهای مردمی همگام با عموم مردم کشور حرکت کرده ودرحفظ وحراست از مرز وبوم وناموس خویش پابه پای آزادی خواهان وعدالت طلبان بوده وهستند ودر این راه شهیدان ،جانبازان وایثارگران تقدیم دین و وطن نموده اند ودر راس امورشان  نیز بزرگان ،عالمان و روشنفکران قرار داشتند ونیز درامورات رایج روستا پایبند به قانون ومقررات بوده وهمیشه اتحاد واتفاق را درالویت قرار داده اند ودرکل نزدیک به  30 درصد تحصیل کرده درمقاطع عالی دارند (تحصیلات عالی مربوط به اهالی دیبکلو مقیم شهرهاست)

وازبعد فرهنگی مقید به آداب ،رسوم وسنن می باشند که تجلّی آن را می توان درمراسمی ازقبیل عزاداری  ها ،شرکت درمراسم گذشتگان،شادیها،مناسبتهاواعمال خیریه و.... به عینیّت مشاهده نمود.

محصولات:

(درگذشته وحال)

ازعمده محصولات وتولیدات کشاورزی این روستا می توان به گندم،جو،عدس،ارزن

نخود،یونجه،شبدر،سیب زمینی،هویج،جغندر وانواع سبزی جات وازمیوه های درختی میتوان به سیب،گردو،زردالو و....اشاره نمود وازطرفی اهالی این روستا به شغل دامداری وزنبورداری نیز می پردازند وازصنایع دستی می توان به تولید فرش، گلیم،جاجیم،جوراب وسبد و...اشاره نمود.

 

وضعیت آب وهوای وگردشگری:

این روستا به علت واقع شدن در منطقه کوهستانی دارای آب وهوای معتدل وکوهستانی می باشد مخصوصا ًدرفصل بهار وتابستان زیباترین ودلنشین ترین مناظر را دارد که چشم هربیننده را خیره می کند .از طرفی وجود چشمه های طبیعی که از دل کوهها سرچشمه می گیرند مانند قبله بلاغی ،کرملی دره،اغ گول،کهلیق بلاغی،قوشابلاغ،کهریز

و....در نوبه خود از نعمتهای خدادادی دراین روستا می باشند که صفابخش دلهاست .وجود کوههای زیباوپوشیده از علف وگیاهان مختلف به خصوص گیاهان داروی وغذای مانند کاکوتی ،پونه،قارچ،بابونه،باهنگ،گزنه،گلسرخ،خاک شیر،گاوزبان وصدها نوع دیگر نیز در مزارع ودشتها ی روستا یافت می شود. 

 


 

علّت کوچ روستاییان به شهرها:

   مشکلات مالی ونبود درآمد با عنایت به رشد جمعیت کشور که روستاها نیز اراین قاعده مستثنی نبودند ،درگذشته تقریبا ً تا سال 1350روستاییان می توانستند با برنامه ریزی های سنتی درنحوه کشاورزی ودامپروری ، امرار معاش نمایند بعدا ًبا توجه به رشد جمعیت دیگر این روشها پاسخگو نبوده ودچار مشکل شدند.ازطرفی عدم برنامه ریزی صحیح ونبود چشم انداز اینده از ناحیه کارشناسان ومسئولین ،عدم رواج  سیستیم مکانیزه ازقبیل جمع اوری اب های سطحی ، لوله کشی اب چشمه ها جهت انتقال به اراضی وتفکیک غیر اصولی اراضی ، کشاورزی  بدون دید کار شناسی ومهندسی و همچنین نبود جاده ی ارتباطی اسفالت، نبود بهداشت  ،امکانات اموزشی و.... موجب ترک اجباری روستاها وکوچ اهالی را تشدید کرد.

 



 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.